وا مانده دیده بر ره چون چشمهای لاله
پوشیده از سرشکم این ره قبای لاله

از دوری ات به مژگان خون جگردمیده
بر راه مانده چشمم با شاخه های لاله

دست طلب به سویت داریم تا قیامت
هرگز نیفتد از پا دست دعای لاله

یک عمر تیره بختی دامان ما گرفته
چون لکهی سیاهی درلابه لای لاله

دارد نشان زداغ ِ آوارگان عشقت
صحرا اگر که گشته صحن و سرای لاله

این لاله های صحرا یک روز خار بودند
از خون پای مجنون پا شد بنای لاله

دارم تمام عمرم فریاد سوی افلاک
غیر از خدا ندیده گوشی صدای لاله

هر قدر هم بریزی جامی دوباره آریم
باشد تهی همیشه ظرف گدای لاله

از لحظه تولد بردی چنان دل از ما
خالی شده پس از آن از دل سرای لاله

چون آمدی نظر کن بر لاله زار دل تنگ
کان خون داغداران خیزد زنای لاله

با چشم باز مردن یعنی در انتظاریم
وامانده دیده بر ره چون چشمهای لاله

اللهم عجل لولیک الفرج

موسی علیمرادی

امام رضا(ع):
«مثل قائم ما (ارواحنا فداه) مثل قيامت است کہ بہ طور ناگهانے ظاهر مےشود»

يوم الخلاص/ ص334

روضه :??
ای غبار حرمت تاج سر نوکرها
نوکریت شده تنها هنر نوکرها
بابی انت و امی یا اباعبدالله
به فدایت همه، مادر پدرِ نوکرها

به یه بزرگی گفتم، آدم می خواد خرج کنه باید از خودش خرج کنه، چرا اینجا مایه از پدر و مادر می ذاره؟ گفت: مگه من و تو چیزی می ارزیم، آدم می خواد فدایی بده، باید عزیزترین و بده، اینجا تنها جائیه که تو و پدر و مادرت و خرج می کنی اونا کیف می کنن، می گن آقا بچه ام، من و می گه ها…
ما فخر طایفه هامون اینه، من جدم چایی ریز حسینیه بوده، اون یکی می گه من جدم خادم حرم بوده. ما فقط به تو می نازیم.
تو این ایام، هر سال یکی دو روز مونده به زیارت مخصوصه، دلم بال بال می زنه، آقا تازه دارم می فهمم تو هم من و می خوای.
اون لحظه ای که عقب عقب می ری بالا سر، انقدر دلم تنگ شده برا عقب عقب رفتن تو حرم منورت آقا…

امام رضا قلب منم جلا بده
امام رضا به من جواز خادمی بده

‌ ﷽

“اخلاق اجتماعی کارگزاران اقتصادی”
 در فرمان به مامور جمع آوری مالیات

امــام علــی علیه‌السلام فــرمــودنــد:

بـا ترس از خــدايی که يکتاست و همتايی
ندارد،
حرکت کن،

در ســر راه هيـچ مسلمانـی را نتـرسـان،

يا با زور از زمين او نگذر،

و افـزون‏تـر از حقوق الهی از او مگير،

هرگاه به آبادی رسيدی،
درکنار آب فرودآی،
و وارد خــانه کسی مشـو،
سپس با آرامش و وقــار بـه سوی آنـان
حرکت کن،
تا در ميانشان قرارگيری،

بـه آنها ســلام کن،
و در ســلام و تعـارف
و مهربانی کوتاهی نکن ..

سپـس مـي‏گـویــی:

ای بندگان خـدا،
مرا ولی خـدا و جانشين او
به سوی شما فرستاده،
تا حق خدا را که در
اموال شماست تحويل گيرم،

آيا در اموال شما حقی است که به نماينده
او بپردازيد؟

اگر کسی گفت:
نه،
ديگر به او مراجعه نکن،

و اگر کسی پاسخ داد:
آری،
همراهش برو،

بدون آنکه او را بترسانی،
يا تهديد کنی،
يا به کار مشکلی وادار سازی،

هر چه از طلا و نقره به تو رساند بردار،
و اگر دارای گوسفند يا شتر بود،
بدون اجازه‏‌اش داخل مشو،

که اکثر اموال
از آن اوست.

آنگاه‌ که داخل شدی مانند از
سلطه‏‌گر،
و سختگير رفتار نکن،

حيوانی را رم مده،
و هراسان مکن،

و دامدار را مرنجان،
حيوانات را بـه دو دسته تقسيـم کـن
و صاحبش را اجازه ده
که خود انتخـاب کنـد،

پـس از انتخـاب اعتراض نکـن.

منتخبی از نامه ۲۵ نهج البلاغه

یه نگاهی به دل عاشق کن
که به دوری از حرم مغمومه
دلمو فقط به تو خوش کردم
مددی یا حضرت معصومه

یه نگاهی ، به دل من
که مثل ابر بارونم
یه نگاهی ، به دل من
میکنی کی منو مهمونم
یه نگاهی ، به دل من
بی بی یه عمریه مدیونم
معصــــــــــومه

ببر ، حرم ، منم یه نوکرم

مدد ، مدد ، یا معصومه مدد

بخدا یه عمریه بی بی جون
که با روضه های تو مانوسم
چی میشه یه شب تو رویا ببینم
که دارم ضریحتو میبوسم

عمریه که ، بی بی جونم
بوده عنایت تو بی حد
آره بدم ، ولی نزن
به روی سینم دست رد
عیدیمونو ، بده بی بی
یه شبی تو صحن مشهد
معصــــــــــومه

ببر ، حرم منم یه نوکرم

مدد ، مدد ، یا معصومه مدد

عاقبت بخیری با تو خوبه
میتونم که غرق رحمت باشم
واسه عیدیم یه دعاکن بی بی
تو روز ظهور حضرت باشم

با نگاهه ، کرم تو
عمریه که زیر دینم
خدا قبول کنه بی بی
نوکر ارباب حسینم
بده روزی ، کرب و بلا
یه شبی با والدینم
معصــــــــــومه

ببر ، حرم ، منم یه نوکرم

مدد ، مدد ، یا معصومه مدد

سرود_96_میلاد_حضرت_معصومه_س
عباس میرخلف زاده