یا فاطر السماوات و الارض...







بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      




جستجو




نیکی نمودن ...

#سلام

بیایید خوب باشیم

میدونی موقع تولد وقتی خدا داشت بدرقمون میکرد چی گفت؟؟؟؟!!!!!!!
گفت داری به دنیایی میری که غرورت را میشکنن وبه احساس پاکت سیلی میزنن!!!!!!
نکنه ناراحت بشی….!!!!
من تو کوله پشتیت عشق گذاشتم……. تا ببخشی!!!!!!
خنده گذاشتم…….. تا بخندی!!!!!!!
اشک گذاشتم…….. تا گریه کنی!!!!!!!
و
مرررررررگ گذاشتم…….. تا بدونی دنیا ارزش بدی کردن نداره!!!!!!!!
پس بیایید خوب باشیم و خوبی کنیم .

ان شاءالله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1394-05-23] [ 09:29:00 ق.ظ ]

مترسک ...

 

*مترسک*

از مترسکی سوال کردم،َ
آیا از ماندن در مزرعه بیزار نشده ای؟

پاسخم داد و گفت:
در ترساندن و آزار دیگران لذتی به یاد ماندنی است.
پس من از کار خود راضی هستم و هرگز از آن بیزار نمی شوم !

اندکی اندیشیدم و سپس گفتم:
راست گفتی من نیز چنین لذتی را تجربه کرده بودم !
گفت:
تو اشتباه می کنی، زیرا کسی نمی تواند چنین لذتی را ببرد،
“مگر آن که درونش از کاه پر شده باشد …”

جبران خلیل جبران

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1394-05-22] [ 06:21:00 ب.ظ ]

ان شاءالله ...

بسم الله الرحمن الرحيم
.
تفاوت ایشالله، انشالله و ان شاءالله درکجاست؟
.
ایشالله: یعنی خدا را به خاک سپردیم.(نعوذبالله)-(استغفرالله)
.
انشالله: یعنی ما خدا را ایجادکردیم. (نعوذبالله) - (استغفرالله)
.
ان شاءالله: یعنی اکه خداوند مقدر فرمود (به خواست خدا)


*.انتشار دهیم تا اشتباه نکنیم.*

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1394-05-20] [ 05:01:00 ب.ظ ]

بی نیازم ...

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:58:00 ب.ظ ]

حجاب یعنی همین ...

دختری یک تبلت خریده بود.
پدرش وقتی تبلت را دید پرسید
وقتی آنرا خریدی اولین
کاری که کردی چی بود؟ دختر گفت: روی صفحه اش را
با برچسب ضدخش پوشاندم و یک کاور هم برای جلدش خریدم
.
پدر: کسی مجبورت
کرد اینکار را بکنی؟
دختر: نه!
.
پدر: به نظرت با این
کارت به شرکت سازنده اش توهین شد؟
دختر: نه پدر، اتفاقا خود
شرکت توصیه میکند که از کاور استفاده کنیم.
.
پدر: چون تبلت زشت و
بی ارزشی بود اینکار را کردی؟
دختر: اتفاقا چون دلم نمیخواهد ضربه ای بهش بخوره و از قیمت بیفته این کار را کردم.
.
پدر: کاور که کشیدی زشت شد؟
دختر: به نظرم زشت نشد؛ ولی اگه زشت هم میشد، به حفاظتی که از تبلتم میکنه می ارزه.
پدر نگاه با محبتی به چهره دخترش انداخت
و فقط گفت: “حجاب” یعنی همین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:37:00 ب.ظ ]


 
 

 
 
مداحی های محرم