مناجات با امام زمان (عج)

اميد قلب خسته در اين شب سياهی
در راه مانده‌ای را درياب با نگاهی
ديگر بيا که بی‌تو از دست رفته‌ ام من
ای وای از تباهی، ای وای از تباهی
افتاده بودم از پا در جاده ‌ی غم اما
دادم به خود تسلا ديگر نمانده راهی
در سايه ‌سار لطفت جايی برای ما هست
با دل چه کرده بی‌ تو شب‌ های بی ‌پناهی
برگرد ای انیس شب گریه ‌ی مدینه
عمری ‌ست مانده آقا بر راه تو نگاهی
ای التیام سیلی، با چشم ‌های نیلی
مادر تو را صدا زد هر شام و صبحگاهی
یک گوشواره گم شد، در بین کوچه و رفت
یک گوشواره از دست در غارت سپاهی
انگشتری به دست تو دوخته دمادم
چشمان حسرتش را از بین قتلگاه

حاج میثم مطیعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...