یا فاطر السماوات و الارض...







مهر 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30




جستجو




مولایم ...

سلام برمحرم وعاشقان محرم

سلام برامام حسین (ع)وعاشقانش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-07-13] [ 09:34:00 ق.ظ ]

تست ...

یا علی علیه السلام

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:35:00 ق.ظ ]

رقصیدن زن برای غیر شوهر حرامه است ...

 

چگونه، یک دلیل منطقی می توان آورد که رقص برای غیر شوهر حرامه است؟

 پاسخ :

اولا :

درداستان زندگی حضرت یحی همین بس که حکم قتلشان باحیله ی رقص صادرشد توضیح اینکه :در نرم افزار جامع التفاسیر آمده :موعظه يحيى در «هيروديس» مؤثر مى‏افتاد ،او رئيس ربع بود كه از كلمات يحيى خيلى متأثر و شاد خاطر ميگرديد و بر حسب قول وى رفتار مينمود ولى ترك زناكارى با «هيروديا» را نميتوانست گفت.و چون يحيى بواسطه اين مطلب؛ هيروديس را توبيخ فرمود، وى را بند كرده به زندان سپرد و اگر ترس شورش عام نبود وى را مى‏كشت اما «هيروديا» چون چنين ديد براى قتل آن حضرت حيله انديشيد و «سلومه» دخترخود را به رقصيدن در حضور هيروديس ترغيب نمود، بنابراين سلومه در روز ولادت هيروديس، رقصى نمود كه هيروديس و ساير حضار را بينهايت خوشحال گردانيد، و بدين لحاظ هيروديس قسم ياد كرد كه هر آنچه بطلبد بوى خواهد داد؛ و چون از مادر خود تعليم يافته بود سر يحيى را بر طبقى از هيروديس خواست. هيروديس از اين مطلب بسيار غمگين شد و چون چاره نداشت جلاد را امر كرد كه سر آن پيغمبر خدا را در زندان از تن جدا كرده بدختر بسپرد، چون جلاد سر يحيى را به دختر سپرد دختر نيز براى مادر خود برد و بدين طور آن حضرت در راه خدا بدرجه شهادت رسيد.

منبع:

حجة التفاسير و بلاغ الإكسير    مقدمه‏ اول    536
با این تفسیر به عواقب رقصدن واقف می شویم …
ودوما اینکه :
خوب قطعا رقصیدن معمولا تحریک آمیز و باعث مفسده هست و علت اصلی حرمتش هم همینه ،و اصلا با شأن و وقاریک مومن هم سازگار نیست.
در مورد علت حرمت رقص ( خصوصا رقص براي نامحرم ) مي توان به چند نکته اشاره کرد:
1. احکام اسلام مطابق مصالح و مفاسد واقعي است. اگر خداوند چيزي را حرام نموده، به جهت وجود مفاسدي است که در انجام آن عمل براي مکلف وجود دارد.
2. خداوند متعال براي سوق انسان به سمت مسير سعادت و رشد در او علاقه ها و اميالي را به صورت غريزي قرار داد تا انسان ها خود به سمت آنچه نياز دارند و براي طي مسير رشد و کمال بايد به آن برسند، حرکت کنند.
3. براي جلوگيري از افراط و تفريط در پيروي از اين اميال و براي بهره مندي کامل و صحيح انسان از اين اميال خداوند حد تعادلي را براي آن تعيين نمود، لکن چون سعادت انسان در گرو انتخاب اختياري اين مسير تعادل بود، خداوند در قالب دستورات عقلي و ديني، انسان را به رعايت اين حد تعادل توصيه نمود ،به گونه اي که رعايت دستورات الهي انسان را در مرز تعادل در مسير سعادت و کمال حفظ خواهد نمود.
4. يکي از قوي ترين اين اميال در انسان شهوت جنسي بوده و پيروي درست از آن ضامن حفظ نظام بشري بوده، لکن در زياده روي در پرداختن به شهوت آثار بد و مخربي وجود دارد که گاه اصل هدف خلقت انسان را تهديد مي نمايد . شديدترين و اکيدترين دستورات الهي در زمينه کنترل اين ميل قوي در انسان مي باشد. در نگاه ديني هر گونه تحريک و به هيجان وا داشتن اين ميل در انسان جز از طريق همسر مشروع انسان نهي شده است.
5. رقص در موادر خاص آن نيز يکي از همين عوامل تحريک شهوت جنسي انسان مي باشد . در نگاه ديني ممنوع بوده ؛ البته چون هدف جلوگيري از گناه و مانع شدن از تحريک جنسي ناصحيح است، برخي از مراجع رقص زن براي همسر خود را که متضمن گناهي نيست، جائز مي دانند.
6. اگر چه هستند کساني که به دلائل مختلف با رقصيدن تحريک شهواني نمي شوند اما چون همين کار آن ها مي تواند باعث تحريک جنسي ديگران و زمينه آلوده شدن شان را به گناه گرچه در آينده فراهم نمايد، به منزله تشکيل مجلس گناه محسوب مي شود. باز در انجام آن مفسده وجود دارد. حتي حضور در چنين مجموعه اي هم مي تواند حرام محسوب شود.
7. اگر شرايط به گونه اي باشد که نه خود تحريک شود و نه ديگري را به مفسده بيندازد، در شان مؤمن نيست که حرکات و اعمال و رفتاري را انجام دهد که نوعا از انسان هاي شهوتران و يا بي قيد و بند صادر مي شود و انجام آن انسان را به تدريج از ياد خدا و دور مي کند.

والسلام

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-07-08] [ 02:26:00 ب.ظ ]

حق خدا ...

هوالحق

و امّا بزرگترين حقّ خدا بر تو اين است كه او را بپرستى و هيچ چيز را با او شريك قرار ندهى؛ پس چون حقّ خداى را بى‏شائبه به جاى آوردى خداوند بر عهده خويش گرفته كه امور دنيا و آخرت تو را تأمين كند و آنچه را كه [از دنيا و آخرت‏] دوست دارى برايت نگهدارد.

منبع:

 ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول /

ترجمه حسن زاده ،ص 449- قم، چاپ: اول، 1382ش.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-07-07] [ 06:17:00 ق.ظ ]

حکمت خداوند ...

حکمت فرستادن پیامبران :

قدرت عقل انسان در زمينه ادراك و شناخت، محدود است و از سوى ديگر انديشه او همواره در معرض اشتباه قرار دارد، زيرا گاهى شرايط ويژه‏اى پيش مى‏آيد كه انسان را از تفكر درست بازمى‏دارد. در اين حالت نيازمند است كه كسى او را بياموزد و ارشاد و راهنمايى كند. ازاين‏رو خداوند متعال، رسولان و پيامبران را به سوى مردم فرستاد و كتابهاى مقدس آسمانى را نازل فرمود تا آنها را به آنچه خير و مصلحتشان در آن است، راهنمايى كنند.[1]
منبه :
[1] عباس‏نژاد، محسن، قرآن، روانشناسى و علوم تربيتى، 1جلد، ص 87بنياد پژوهشهاى قرآنى حوزه و دانشگاه - ايران - مشهد مقدس، چاپ: 1، 1384 ه.ش.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-07-06] [ 08:28:00 ب.ظ ]