دوستى_بدون_عمل

بچه‌ام كوچولو بود، از من بيسكويت خواست.
گفتم: امروز مى‌خرم.
وقتى به خانه برگشتم فراموش كرده بودم. بچه دويد جلو و پرسيد: بابا بيسكويت كو؟ گفتم: يادم رفت.
بچه تازۀ به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده.
بچه را بغل كردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم.
گفت: بيسكويت كو؟ دانستم كه دوستى بدون عمل را بچۀ سه ساله هم قبول ندارد. چگونه ما مى‌گوئيم خدا و رسول و اهل بيت او را دوست داريم، ولى در عمل كوتاهى مى‌كنيم‌؟

? خاطرات استاد قرائتی/ج ۱/ص ۶۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت