سلام بانوی دو عالم
سلام خانوم جانم
سلام یگانه دختر هستی
بازهم دلتنگی وبهانه گیری های این دلم

ایام فاطمیه که می شود غم دنیا رو سرم آوار می شود

ایا فاطمیه که می شود مرغ دلم پر میزند بی تاب می شود

بی قرار میشوداصلا بهانه گیر می شود دایم یاد دیارت می کند

ازمن دور می شود در کوچه پس کوچه های مدینه پر میزند

سراغت راازهمه می گیرد

می پرسد ومی پرسد تا به روضه النبی میرسد

به به چه عطر وبویی به مشامش میرسد

انگار گوشه بهشت را یافته است عجیب بال بال می زند

از خود بی خود شده است
می پرسد

خدایا این جاکجاست ؟

این چه حال وهوایی است؟

چرا تا به حال همچین جایی را درک نکرده بودم؟

درگوشه ای آرام می گیرد ودر افکارش غوطه ور می شود،

اشک در چشمانش حلقه می زند…
غم حضرت مادر بازدلش را خون می کند وبابغضی درگلوی خود می گوید باز هم  نیافتمش…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...