مولا:
سرِّ دل عاشق
گداتم از سابق
یاحضرت صادق

ای غربت از تو هویدا شده
شیعه مدیون تو آقا شده

هم قبرِ تو خاکی است و غریب
هم مَسموم هستی و هم بی طبیب


غم شد
نصيب تو هردم
قَدِّ شما شد خَم
ای غریبِ عالم

شد دست تو بسته در کوچه ها
چون دستای جدِّ تو مرتضی

راویِ غم های مادر تویی
چون مادر دلخون و پرپر تویی


سوختی
از سِتَمِ اغیار
از غُصه ی دلدار
از روضه ی مسمار

روضه های کوچه درد توئه
بين سينه آهِ سرد توئه

می سوزی از غربت کربلا
روضه داری بر شَهِ سر جدا


حمله
به خونَت آوردن
حق تو رو خوردن
دل تو آزُردن

گرچه آتیش بر حریمت زدن
از دیوار توُ صحن تو اومدن

اما اموال تو غارت نشد
سهم ناموست اسارت نشد


از چه
بقیع توست ویرون
شیعه شده محزون
میباره باز بارون

باید از غربت در آیی آقا
باید باشه صحن تو چون رضا

باید مثل کربلا تک باشه
نام تو بر سر درش حک باشه


(مشهد
همه ی دنیامه
سحرها رؤیامه
حرم آقامه

ممنونم از اینکه راهم دادی
بین زائرهات پناهم دادی

صحن تو واسم مثه کربلاست
دست تو روی سر عاشقاست


با تو
ذره چو دُر میشه
هر کسی حُر میشه
کاسه ها پُر میشه

هرکَس از چشمات لیاقت گرفت
تو صحنت اذنِ شهادت گرفت

کاشکی که ماهم بشیم روسپید
توی سوریه بشیم ما شهید


سوگند
به جوادت آقا
از تو میخوام تنها
جوازِ کربلا

من که از باب الجواد اومدم
کربلاییْم کُن اگر چه بَدم

شب های جمعه هوایی میشم
ببین روضه کربلایی میشم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...